حالا سراغ دختر خانوم ها میریم:
توی کابینت های بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه می گردن
توی کابینت های پایینی دنبال ماهیتابه می گردن و بالاخره پیداش می کنن
ماهیتابه رو روی اجاق گاز می ذارن
میرن دنبال روغن اما کوو روغن
بالاخره روغن زیتون رو اضافه میکنن
توی یخچال دنبال تخم مرغ می گردن
یه دونه تخم مرغ پیدا می کنن
تخم مرغ هم که شکسته اهههههههههههه
چندتا فحش می دن
دنبال کبریت می گردن
با فندک اجاق گاز رو روشن می کنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخانه رو برمی داره
ماهیتانه رو می شورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی می داد!)
ماهیتابه رو روی اجاق گاز می ذارن و توش روغن واقعی می ریزن
تخم مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک می کنن
چندتا فحش می دن و لباس میپوشن
می رن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰ تا تخم مرغ می خرن و برمی گردن
روغن سوخته رو می ریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه می ریزن
تخم مرغ ها رو می شکنن و توی ماهیتابه می ریزن
دنبال نمکدون می گردن
نمکدون خالی رو پیدا می کنن و چندتا فحش می دن
دنبال کیسه نمک می گردن و بالاخره پیدایش می کنن
نمکدون رو پر از نمک می کنن
بوی سوختگی رو میفهمن
چندتا فحش می دن و تخم مرغ های سوخته رو توی سطل می ریزن
توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ می ریزن
با چنگال فلزی تخم مرغ ها رو هم می زنن
تخم مرغ هایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل می ریزن
ماهیتابه رو می ندازن توی سینک
دنبال ظرف های مسی می گردن
قابلمه مسی رو روی اجاق گاز می ذارن و توش روغن و تخم مرغ می ریزن
چند دقیقه به تخم مرغ ها زل می زنن
روی باقیمانده تخم مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز می خورن
چندتا فحش می دن و بلند می شن
نمکدون شکسته رو توی سطل می ندازن
قابلمه رو برمی دارن و بلافاصله ولش می کنن
چندتا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب می گیرن
با یه پارچه تنظیف قابلمه رو برمی دارن
پارچه رو که توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش می کنن
نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون می خورن و چندتا فحش می دن.
بالاخره آماده شد اما اگر مرغه تخم مرغا رو ببینه خجالت میکشه که این بچه منه ؟!
نظرات شما عزیزان: